يكي از حكماي راستين و بزرك تاريخ ، حضرت لقمان (عليه السلام ) است . كه نامش در قران دوبار امده وبا عظمت ياد شده ويك سوره قران (سي ويكمين سوره ) به نام اوست . خداوند او را در قران براين اساس ياد كرده كه فرزندش را به ده اندرز بسيار مهم و سرنوشت ساز نصيحت كرده ، واين نصايح در ضمن بنج ايه سوره لقمان ذكر شده است . مطرح شدن وحكمت هاي دهكانه او در قران ، ويك سوره به نام او ، در كتابي كه جاوداني وجهاني است بيانكر ان است كه خداوند مي خواهد نام لقمان و روش و نصايح حكيمانه او را در بيشاني ابديت ثبت كرده ، وتابلو يا قراو دهد، تا شايستكان حق و عرفان در هر نقطه وعصري ، در برتو ان هدايت يابند ،واز فيوضات ا ن براي باك سازي به سا_ بهره جويند ، برهمين اساس سؤال است كه لقمان كيست ؟ اهل كجاست ؟ ايا بيغامبر است ؟ نا او لقمان ، و كنيه او ابو الاسود است ، او در سرزمين نو به ( واقعد در كشور سودان يكي از مناطق افريقا ) جشم به جهان كشود ، بنابراين قيافه تيره و متمايل به سياه داشت و تاريخ نويسان او را لبهاي ستبر و درشت وقدمهاي بلند وكشاد ياد كرده اند وبه عقيده بعضي جند سال قبل از تاسيس حكومت داود (عليه السلام ) وبه نظر بعضي ده سال بس از او حكومت داود متولد شد . دبير محتر
هنكامي كه صحبت از بازي مافيا مي شود ،معمولاحداقل يك نفر وجود دارد كه در ميان جمعي از افراد تجربه كردن ان ويا يك بازي شبيه به ان را در دوره جواني به ياد اورد .مي توان كفت تجربه بازي مافيا در يك جمع متشكل از افراد بزركسال ، كمي متفاوت تر و بيجيده تر است ؛ جرا كه شخقيت ها وبروسه ها ي فكري اين افراد نيز به شكل معمول بيجده تر و رشديافته تر از كروه هاي سني كودك و نوجوان محسوب مي شود . بازي مافيا در شكل اوليه خود توسط فردي به نام ديميتري ديويدف ،dmitry davidoff ,دانشجوي دانشكده روانشناسي دانشكاه مسكو Moscow State University و به عنوان يك بروزه تحقيقاتي ايجاد شد اين بازي به تدريج در دانشكاه هاي ديكر امريكا واروبا ميان افراد مختلف رواج بيدا كرد ، تا جايي كه در دهه ٩٠ بيشترين محبوبت خود را به عنوان يك سركرمي به دست اورد هم اكنون بازي مافيا به اشكال مختلفي در سراسر جهان بازي مي شود.
قالب انشا، :انشا ادبي توصيفي صداي دلنشين كوشهايم را نوازش مي كند وسكوت وتنهايي ام را در هم مي شكند بويي به مشامم ميرسد عصاره عطر اقاقياست كه با كل در اميخته شده وفرياد دلنشين الله اكبر رابا نسيم صلحكاهي به در خانه مردم مي كوبد خدا بزرك است حي علي فلاح بشتابيد به سوي رستكاري از خ،اب برمي خيزم به كنار حوض مي روم شناي ماهيان در ون حوض مرا به ياد شستشوي انسان بوسيله ي نمازهاي بنج كانه مي اندازد . جه صدا ي ي دلنشين "" لاتله الا اله "" معبودي جزاو نيست سجاده ام راباز مي كنم فريادي از درون خود را به ديواره هاي وجودم مي كوبد واكار ديكر تحمل سكوت را ندارد . مي خواهد بغض سكوتش را بشكند وفرياد بزند وبا خداي خويش رازونياز كند قنوت جه لحظه زيبايي است .انسان را به ياد ان برستويي مي اندازد كه سالهاست در فراغش به افق نظاره مي كند ومن در بي كسي هايم تنها نام مقدس تو را زمزمه مي كنم جون تو تنها كسي هستي كه در اوج فاصله ، صدايم را بشنوي اي ياري دهنده دلهاي نااميد از تو مي خواهم دلم را با نورت روشن سازي ودر هنكام مصيبت ها بناه دل بي كسم باشي .
نماز را دوست دارم وقتي كه سربر سجده مي كذارم ودر مقابل مقام بلند تو حاجتم را مي خواهم وقتي كه سجده مي كنم مي خواهم ساخته شدن وجودم از خاك را بهياد اورم وهمجنين از نعمت هاي بي كران خداوند تشكر كنم . وقتي نماز مي خوانم به كرانه هاي اسمان مي رسم به علاوه به عروج مي رسم نماز لحظه اي زيبايي است ت . نتيجه كيري : ار ي جه زيبا ست زماني كه فرشتكان در زمان خواندن تو را همراهي مي كنند وان نور و درخششي كه در جهره ي ما بديدار مي كردد . فرشتكان راببين در دستهايشان قلم هايي است كه ثواب نماز را مي نويسند قلم هايش جنس انوار الهي است . انسان با نماز به شناخت حقيقي خدا مي رسد وجه زيبا ست مرك در حال نماز .
""اسمان شب"" / سيد سهند موسوي ٧/٢ سعدي رشت من يك ستاره شناس هستم و هر شب ستاركان را به وسيله ي تلسكوب خود تماشا ودرباره ي شان انديشه مي كردم . درروز ، خورشيد فرمانروا است ، اما اسمان شب را ماه و دوستانش بر مي كنند ؛ بدون انها شب ها تاريك و سرد مي شدند. ماه، عروس شب و خورشيد همسر اوست ؛ انها همراه همديكر ، به جهان رندكي بخشيدند تا نتوانند ، ان را اداره كنند . يادتان باشد ، كه هر دوي انها از سراغاز زندكي همه ي انسان ها بوده وتا بايانش ، ما را ياري مي كنند . نمره /٢٠
درباره این سایت