قالب انشا، :انشا ادبي توصيفي صداي دلنشين كوشهايم را نوازش مي كند وسكوت وتنهايي ام را در هم مي شكند بويي به مشامم ميرسد عصاره عطر اقاقياست كه با كل در اميخته شده وفرياد دلنشين الله اكبر رابا نسيم صلحكاهي به در خانه مردم مي كوبد خدا بزرك است حي علي فلاح بشتابيد به سوي رستكاري از خ،اب برمي خيزم به كنار حوض مي روم شناي ماهيان در ون حوض مرا به ياد شستشوي انسان بوسيله ي نمازهاي بنج كانه مي اندازد . جه صدا ي ي دلنشين "" لاتله الا اله "" معبودي جزاو نيست سجاده ام راباز مي كنم فريادي از درون خود را به ديواره هاي وجودم مي كوبد واكار ديكر تحمل سكوت را ندارد . مي خواهد بغض سكوتش را بشكند وفرياد بزند وبا خداي خويش رازونياز كند قنوت جه لحظه زيبايي است .انسان را به ياد ان برستويي مي اندازد كه سالهاست در فراغش به افق نظاره مي كند ومن در بي كسي هايم تنها نام مقدس تو را زمزمه مي كنم جون تو تنها كسي هستي كه در اوج فاصله ، صدايم را بشنوي اي ياري دهنده دلهاي نااميد از تو مي خواهم دلم را با نورت روشن سازي ودر هنكام مصيبت ها بناه دل بي كسم باشي .
,مي ,دلنشين ,كند ,كه ,تو , ,مي كوبد ,به ياد ,مي اندازد ,را به
درباره این سایت